برخی لغات و اصطلاحات در این وبلاگ1 بکار خواهد رفت که لازم است در مورد آنها توضیحاتی ارائه گردد : هر جسم صلب دارای 6 درجه آزادی است که این 6 درجه آزادی در کشتی به صورت زیر تعریف می شود.


حرکات دورانی :

- حول محور طولی X یا غلتش عرضی : رول2

- حول محور عرضی Y یا غلتش طولی: پیچ3

- حول محور Z یا غلتش در صفحه افقی : یاو4


حرکات خطی :

- در راستای محور طولی X : سرج5

- در راستای محور عرضی Y : اسوی6

- در راستای محور عمودی Z : هیو7


معمولا حرکات ( یا درجات آزادی ) زیر به هم وابسته هستند و در تحلیل دینامیک حرکت کشتی نیز به صورت وابسته به هم در نظر گرفته می شود :

- حرکت هیو و پیچ به صورت وابسته

 حرکت یاو و اسوی به صورت وابسته

- حرکت رول به صورت مستقل

- حرکت سرج به صورت مستقل

تریم8 : به شیب طولی شناور تریم یا شیب گفته می شود. در واقع اگر دوران طولی به صورت پیوسته و غلتشی باشد به آن پیچ و اگر به صورت استاتیکی باشد به آن تریم گویند.

هیل9 : به شیب عرضی شناور هیل گفته می شود و در واقع حالت استاتیکی حرکت رول می باشد.

سینه10 و پاشنه11 : در اصطلاح مهندسی دریایی به قسمت جلوی شناور سینه و به قسمت انتهایی شناور پاشنه گفته می شود.

کیل12 : به شاه تیر اصلی کف کشتی کیل گفته می شود که در واقع تحتانی ترین قسمت بدنه کشتی است.

خط مرکزی13 و صفحه مرکزی14 : خط مرکزی خطی است که صفحه آبخور شناور را به دو نیم چپ و راست تقسیم می کند و به صفحه ای که کشتی را به دو نیم چپ و راست تقسیم می کند، صفحه مرکزی گویند.

خط مبنا15 : این خط، خطی است که به انتهایی ترین قسمت کف کشتی به صورت طولی مماس می شود.



مقطع میانی16 : مقطعی است که طول کشتی را دقیقا به دو قسمت مساوی تقسیم می کند و با علامت در شکل بالا نشان داده شده است.

آبخور17 : عمقی از بدنه است که داخل آب قرار دارد.

فری برد18 : فاصله سطح آب تا عرشه اصلی کشتی است.

عمق19 : فاصله کف کشتی تا عرشه اصلی کشتی است.

ارتفاع20 : فاصله آبخور تا بالاترین قسمت روبناسازی21 .

سطح خیس22 : سطحی از بدنه کشتی که در داخل آب قرار دارد. این سطح سطح شامل سطح بدنه در تماس با آب کشتی در طرفین چپ و راست کشتی است که به مجموع این مساحت ها سطح خیس گفته می شود.

طول کلی23 : به حداکثر طول شناور که شامل جلوترین نقطه سینه تا انتهایی ترین نقطه پاشنه است، گفته می شود.

طول آبخور24 : طول بدنه در محل خط آبخور.

طول بین دو عمود25 : طول بین عمود سینه و پاشنه است. عمود سینه26 از محل تقاطع خط آبخور تابستان با سینه می باشد و عمود پاشنه27 در محل عمود گذرنده از محور سکان است.

عرض28 : فاصله عرضی بدنه در مقطع میانی که معمولا شامل بزرگترین عرض بدنه است.

عرض قالبی29 : عرض بدنه بدون به حساب آوردن ضخامت ورق بدنه یا عرض داخلی بدنه

عمق قالبی30 : عمق بدنه بدون لحاظ کردن ضخامت ورق بدنه

روبناسازی یا سوپراستراکچر31 : سازه ای برروی عرشه اصلی که معمولا محل اسکان خدمه و فضای رفاهی است.

عرشه32 : صفحه های افقی کشتی که بصورت طبقات متعددی می تواند باشد که بار یا مسافر بر روی آن حمل می شود.

سمت راست کشتی33 : اگر از عقب به جلو کشتی نگاه کنیم به سمت راست بدنه گویند.

سمت چپ کشتی34 : اگر از عقب به جلو کشتی نگاه کنیم به سمت چپ بدنه گویند.

سه تعریف مختلف از زوایای عرضی شناور وجود دارد : زاویه هیل35 ، لیست36 و لُل37.

زاویه هیل : هنگامیکه شناور بر اثر یک نیروی خارجی ( مانند موج و باد )، دچار تغییر زاویه عرضی می شود، این زاویه را هیل گویند. این زاویه حالت ایستایی دارد و هنگامیکه حرکت نوسانی شناور بر اثر یک نیروی خارجی مدنظر باشد، به آن حرکت رول گویند.

زاویه لیست : هنگامیکه شناور بر اثر یک نیروی داخلی ( مثلا جابجایی عرضی یک کانتینر یا بار داخل انبار ) دچار تغییر زاویه عرضی می شود و به یک طرف متمایل می گردد، به آن زوایه لیست گویند.

زاویه لُل : اگر شناور دارای ارتفاع متاسنتر اولیه می باشد تا زاویه ای به نام زاویه لُل کج خواهد شد تا جاییکه مرکز بویانسی جابجا شده و امتداد نیروهای وزن و بویانسی در یک راستا قرار گیرند و در این حالت نقطه پرومتاسنتر بر روی مرکز ثقل قرار گرفته است در حالیکه قبل از کج شدن، نقطه متاسنتر در زیر ثقل قرار گرفته بود و تعادل ناپایدار داشتیم. در واقع این زاویه ناشی از ناپایداری شناور است که می تواند ناشی از قرار گرفتن بارهای سنگین در نقاط مرتفع کشتی باشد به گونه ای که باعث بالا آمدن مرکز ثقل تا بالای متاسنتر شده و ارتفاع متاسنتری منفی ایجاد کرده است. ( توجه شود که قرار گرفتن این بار ها منطبق بر خط مرکزی انجام و باعث ایجاد زاویه لُل شده است. ( بارگذاری نامتقارن روی کشتی در واقع باعث ایجاد زاویه ای می شود که بدان لیست گویند)).






پانویس :

1- marinesell.blog.ir

2- Roll

3- Pitch

4- Yow

5- Surge

6- Sway

7- heave

8- Trim

9- heel

10- bow

11- stern

12- keel

13- Center line

14- Center plane

15- base line

16- midiship section

17- draft

18- freeboard

19- depth

20- height

21- super structure

22- wetted structure

23 - length overall

24- waterline length

25 - length between perpendicular

26 -  Fore perpendicular / FP

27 - aft perpendicular / AP

28 - beam or breadth

29 - moulded breadth

30 - moulded depth

31 - super structure

32 -  deck

33 - starboard

34 - port

35- heel

36- list

37- loll